به سپیدی یاس ، به سرخی خون | |||
سلام...!
اول از همه واسه تعجیل در فرج آقا امام زمان یه صلوات بفرستید!
بازم سلام!!!خوبین ایشالله دیگه...میبینم که ماه رمضون اومده و همتون روزه دار هستین ایشالله...من همیشه به این دوستام افتخار می کردم پس ببینین الکی نبوده!!!!
یه سال دیگم گذشت و دوباره ماه رمضون اومد.حتما شنیدید که هر کی یه نعمتیو از دست بده دفعات بعد بیشتر قدر اونو میدونه.شنیدید دیگه!!!این ماه رمضون واسه من با همه ماه رمضونای قبل فرق داره آخه بگی نگی مزه واقعی ماه رمضون رو حس کردم چون یک ماه رمضون کامل از نعمت روزه داری محروم بودم و به همین خاطر خیلی خوب میدونم که چه گوهریه این ماه رمضون و دارم سعی می کنم از لحظه لحظه این ماه مبارک استفاده کنم ...میخوام بهتون یه راه نشون بدم که حتی از کوچکترین لحظتونم تو این ماه ناز به بهترین شکل استفاده کنید و کلی ثواب ببرین به شرطی که منم دعا کنیدا!!!
تو یکی از جلساتی که تو خونه حاج آقا مجتهدی برگزار میشد شرکت کرده بودم با یکی از رفقام...یه واعظی رفت بالا منبر که اسمشون یادم نیست اما چن تا درس خیلی بزرگ اون روز از منبر اون عزیز من گرفتم...میگفت یکی از اساتید ما یه داستان واسمون تعریف می کرد که واسه خودش اتفاق افتاده بود...می گفت توی بغداد یه شب برق اون منطقه ای که ما بودیم رفت و هواتاریک تاریک شده بود به طوری که حتی چشم هم چشم رو نمی دید.همین طور که از خیابون رد می شدم دیدم که از ته یه کوچه هی یه نوری روشن میشه هی خاموش میشه!!!مثل نور چراغ قوه که هی روشن کنیو باز خاموش کنی!!!می گفت تعجب کردم و به طرف کوچه حرکت کردم...وسطای کوچه یکی ازعلمای بزرگ رو دیدم اماچراغی نبود...سلام کردم و گفتم آقا شما اینجا تشریف دارین،من یه نور از ته این کوچه میدیدم که هی روشن و هی خاموش میشد...بعد دوباره دقت کردم و دیدم که حاج آقا داره ذکر میگه و با هر ذکری که میگه از دهانشون نور خارج می شه و وقتیم که دهانشونومیبندن نور تموم میشه...
از این ماجرا میخوام چن تا نکته دربیارم و بگم:
1)اگه میخواین تو روز بیکار نباشین و از یه کار سهل کلی ثواب جمع کنین کافیه تو مواقع بیکاری لبهای مبارک رو به همراه دندانها و زبان گرام کمی تکان دهید به همراه انرژی مصرفی که از نور خورشید کسب میکنید<<البته ته مونده انرژیه تو شبم هستا!!!به صورت گلیکوژن و ...>> و ذکر خدای رو تو اندامتون جاری کنید...
2)همونطور که گفتم ذکر خداوند باعث ظهور نور در وجود انسان <<که من و تو باشیم!!!>> میشه و با بسته شدن لبها این نور قطع میشه...پس برا اینکه همیشه نورانی باشیم باید یه ذکری بگیم که لبهامون بسته نشه و اون...اگه گفتین چه ذکریه...!!!(تو خماری گذاشتن هم حالی میده ها!!!)
3)شنیدین که می گن المومن کیض؟!!!این حرفایی که گفتم مال تموم ماه های سال بغیر از ماه رمضونه!!!آخه هر ذکری که گفته بشه تو اون دنیا یه نمودی داره مثلا ذکر صلوات که ما تو این دنیا میفرسیم به صورت خشت طلا واسمون در میاد تو اون دنیا که یه سری فرشته های بنا داریم<<نمیدونم مهندس ناظرم هست یا نه...>> که اونجا واسمون با این خشتا خونه و ویلا و قصر میسازن...!!!اااااااا به خدا همه اینا که میگم راستنا...نه قصست و نه داستان ،همشون روایتن...
خب بریم سراغ بقیه ماجرا...!داشتم میگفتم ذکر گفتنو بذاریم واسه بقیه ماه های سال و یه کاری نشونتون میدم که تو ماه رمضون بیشتر از ذکر گفتن ثواب جمع و جور کنیم...!!!هر کی میخواد یاد بگیره یه صلوات بفرسته...!
عجب منبری را انداختم خداییشا!!!
پیامبر فرمودند که هر چیزی بهاری دارد و بهار قرآن رمضان است...و در روایت هم داریم که هر کسی در ماه رمضان یک ایه از قرآن رو بخونه صواب ختم قرآن در بقیه ماه های سال رو بهش میدن!!!واییییییییییییی !!!خدا چیکار کرده خداییشا!!سنگ تموم گذاشته...به قول خودمون دیگه مرامو تموم کرده...عند معرفتو مرامو گذاشته تو این ماه!!!بچه ها بیاین به جای ذکر تو این ماه قرآن بخونیم ...اااااااا احسان یه چی میگیا!!!قرآن اینهمه آیه داره بعضیاشونم که ماشالله یه صفحه ای!!!خب عزیز من چه جوری تو وقتای بیکاریمون <مثلا وقتی داریم راه میریم یا چت می کنیم!!!> قرآن بخونیم!!!
درجواب این دوست محترم باید بگم که آخه قربون اون شکلت برم،این آیه گنده ها رو بذار واسه وقتی که میخوای جزئهای روزانه قرآنتو بخونی!!!تو اوقات بیکاریت وردار آیه های کوچیک رو بخون!!!ای بابا آیه کوچیکم من باید بگم!!!چشم میگم...دیگه همه بسم الله الرحمن الرحیم رو که بلدیم!!!خب اینم آیه قرآنه دیگه تازه یکی از بهترین و افضل آیات هم هست...خب تو مواقع بیکاری بسم الله الرحمن الرحیم بگیم تو ماه رمضون ...فک کن!!!نه جون من فک کن اگه این آیه رو بگیم روزی چن تا قرآن ختم میکنیم..!حالا دیدی چرا گفتم المومن کیض!!!
خب سرتونو درد آوردم...ااااااا ساعتو نشون نده دیگه!!نمی دونم چرا من هر وقت میرم بالا منبر همه ساعتاشونو نیگا میکنن البته آخرای جلسه ها!!!چن تا دلیل میتونه داشته باشه:
1- من زیاد حرف میزنم ...که البته عمرا!!!
2- حرفام بیخوده...که البته عمرا تر!!!
3-آخرای وقت که وقت من داره توموم میشه یا از وقت میگذره خود به خود همه یاد ساعتاشون میفتن و دوست دارن نیگاش کنن!!! که البته این در راستای حس زیبایی دوستی مستمعین قابل قبول هست !!!
راستی اون ذکری بود که گفتم اگه بگین همیشه نورانی هستین آخه لبهاتون به هم نمیخوره!!!اون ذکر مقدس لااله الا الله هست!!!دیدم خیلی بچه های خوبی هستین گفتم اینم بگم تا ازم ناراحن نشید...
بچه ها میدونم که گفتن ذکر خدا و یا قرآن خوندن بیشتر تاز اینکه برای دریافت ثوابش باشه واسه نزدیکی به خداست اما من باب همون قضیه المومن کیض اینا رو اشاره کردم وگرنه ایشالله همموناز ذکر گفتن و قرآن خوندن اولاز همه دنبال رضایت و نزدیکی خداوند هستیم و خدا هم انقدر ناز هست که بهمون پاداش بده...
منو دعا کنیدا...قال الاحسان:ان الله لا یحب النامردا
یا علی مدد