سفارش تبلیغ
صبا ویژن
به سپیدی یاس ، به سرخی خون
قالب های وبلاگ آمادهدایرکتوری وبلاگ های ایرانیانپارسی بلاگپرشین یاهو


هیچ حرکتی نیست، مگر آنکه در آن نیازمند شناختی هستی . [امام علی علیه السلام]
ناگفته هایی : سید خدا:: 84/8/5:: 2:53 عصر

هر کاری کردم ننویسم نشد...پس مینویسم...واسه قدس...واسه قبله اول از مسلمونا که الان دست یه عده نامرد افتاده که همه چی دارن جز انسانیت

از اونا که نه زن حالیشونه نه بچه...آخه خدا تا کی؟تا کی باید هر روز خبر درگیری تو اونجا رو بشنویم؟چه کاری از دست ما بر مبآد خدا؟د بگو دیگه خداااااااااااااااااااا...خب بسه دیگه...|پس این وعده های عذابت کوشن؟چقد مگه صبر داری خدا...فدات بشم که اینهمه تحمل کردی...اما خدایا جون مادرمون زهرا حق اینا رو بذار کف دستشون...بابا با سنگ جلو تانک واستادن یعنی چی؟خب این اوج مظلومیته...مگه اما حسین اصغرشو نیاورد جلو دشمن تا اونم مظلومیتش بیشتر نمایوون بشه...وای خدا ...یعنی میشه با این چشام ذلیل شدن اینا رو ببینم؟واس خدا جون فک کنم صبر دیگه بس باشه...به امید اون روزز...

ای جوان فلسطینی

اگر تمامی کشورهای عربی با ااسرائیل رابطه برقرار کنند!؟

اگر تمامی کشورهای دنیا در مقابل جنایات صهیونیستها سکوت کنند!؟

اگر تمامی دنیا در خواب غفلت فرورفته باشد!؟

بدان که جوان ایرانی همیشه هوشیار است و در مقابل ظلمی که بر تو می شود سکوت نخواهد کرد

مقابل ظلمی که بر تو می شود سکوت نخواهد کرد

فراموش نکنیم: تصویر زیر مسجد الاقصی است

صهیونیستها قرنهاست که مسلمانان را فریب داده اند

تصویری که سالهاست به ما نشان داده اند قبه الصخره  (جایگاه عروج پیامبر مکرم اسلام ) است

حمایت از فلسطین ،حمایت از تمامیت ارضی جهان اسلام است

یا علی مدد



  • کلمات کلیدی :
  • گل یاس ()

    ناگفته هایی : سید خدا:: 84/7/16:: 1:48 عصر

    سلام...!

    اول از همه واسه تعجیل در فرج آقا امام زمان یه صلوات بفرستید!

    بازم سلام!!!خوبین ایشالله دیگه...میبینم که ماه رمضون اومده و همتون روزه دار هستین ایشالله...من همیشه به این دوستام افتخار می کردم پس ببینین الکی نبوده!!!!

    یه سال دیگم گذشت و دوباره ماه رمضون اومد.حتما شنیدید که هر کی یه نعمتیو از دست بده دفعات بعد بیشتر قدر اونو میدونه.شنیدید دیگه!!!این ماه رمضون واسه من با همه ماه رمضونای قبل فرق داره آخه بگی نگی مزه واقعی ماه رمضون رو حس کردم چون یک ماه رمضون کامل از نعمت روزه داری محروم بودم و به همین خاطر خیلی خوب میدونم که چه گوهریه این ماه رمضون و دارم سعی می کنم از لحظه لحظه این ماه مبارک استفاده کنم ...میخوام بهتون یه راه نشون بدم که حتی از کوچکترین لحظتونم تو این ماه ناز به بهترین شکل استفاده کنید و کلی ثواب ببرین به شرطی که منم دعا کنیدا!!!

    تو یکی از جلساتی که تو خونه حاج آقا مجتهدی برگزار میشد شرکت کرده بودم با یکی از رفقام...یه واعظی رفت بالا منبر که اسمشون یادم نیست اما چن تا درس خیلی بزرگ اون روز از منبر اون عزیز من گرفتم...میگفت یکی از اساتید ما یه داستان واسمون تعریف می کرد که واسه خودش اتفاق افتاده بود...می گفت توی بغداد یه شب برق اون منطقه ای که ما بودیم رفت و هواتاریک تاریک شده بود به طوری که حتی چشم هم چشم رو نمی دید.همین طور که از خیابون رد می شدم دیدم که از ته یه کوچه هی یه نوری روشن میشه هی خاموش میشه!!!مثل نور چراغ قوه که هی روشن کنیو باز خاموش کنی!!!می گفت تعجب کردم و به طرف کوچه حرکت کردم...وسطای کوچه یکی ازعلمای بزرگ رو دیدم اماچراغی نبود...سلام کردم و گفتم آقا شما اینجا تشریف دارین،من یه نور از ته این کوچه میدیدم که هی روشن و هی خاموش میشد...بعد دوباره دقت کردم و دیدم که حاج آقا داره ذکر میگه و با هر ذکری که میگه از دهانشون نور خارج می شه و وقتیم که دهانشونومیبندن نور تموم میشه...

    از این ماجرا میخوام چن تا نکته دربیارم و بگم:

     1)اگه میخواین تو روز بیکار نباشین و از یه کار سهل کلی ثواب جمع کنین کافیه تو مواقع بیکاری لبهای مبارک رو به همراه دندانها و زبان گرام کمی تکان دهید به همراه انرژی مصرفی که از نور خورشید کسب میکنید<<البته ته مونده انرژیه تو شبم هستا!!!به صورت گلیکوژن و ...>> و ذکر خدای رو تو اندامتون جاری کنید...

    2)همونطور که گفتم ذکر خداوند باعث ظهور نور در وجود انسان <<که من و تو باشیم!!!>> میشه و با بسته شدن لبها این نور قطع میشه...پس برا اینکه همیشه نورانی باشیم باید یه ذکری بگیم که لبهامون بسته نشه و  اون...اگه گفتین چه ذکریه...!!!(تو خماری گذاشتن هم حالی میده ها!!!)

    3)شنیدین که می گن المومن کیض؟!!!این حرفایی که گفتم مال تموم ماه های سال بغیر از ماه رمضونه!!!آخه هر ذکری که گفته بشه تو اون دنیا یه نمودی داره مثلا ذکر صلوات که ما تو این دنیا میفرسیم به صورت خشت طلا واسمون در میاد تو اون دنیا که یه سری فرشته های بنا داریم<<نمیدونم مهندس ناظرم هست یا نه...>> که اونجا واسمون با این خشتا خونه و ویلا و قصر میسازن...!!!اااااااا به خدا همه اینا که میگم راستنا...نه قصست و نه داستان ،همشون روایتن...

    خب بریم سراغ بقیه ماجرا...!داشتم میگفتم ذکر گفتنو بذاریم واسه بقیه ماه های سال و یه کاری نشونتون میدم که تو ماه رمضون بیشتر از ذکر گفتن ثواب جمع و جور کنیم...!!!هر کی میخواد یاد بگیره یه صلوات بفرسته...!

    عجب منبری را انداختم خداییشا!!!

    پیامبر فرمودند که هر چیزی بهاری دارد و بهار قرآن رمضان است...و در روایت هم داریم که هر کسی در ماه رمضان یک ایه از قرآن رو بخونه صواب ختم قرآن در بقیه ماه های سال رو بهش میدن!!!واییییییییییییی !!!خدا چیکار کرده خداییشا!!سنگ تموم گذاشته...به قول خودمون دیگه مرامو تموم کرده...عند معرفتو مرامو گذاشته تو این ماه!!!بچه ها بیاین به جای ذکر تو این ماه قرآن بخونیم ...اااااااا احسان یه چی میگیا!!!قرآن اینهمه آیه داره بعضیاشونم که ماشالله یه صفحه ای!!!خب عزیز من چه جوری تو وقتای بیکاریمون <مثلا وقتی داریم راه میریم یا چت می کنیم!!!> قرآن بخونیم!!!

    درجواب این دوست محترم باید بگم که آخه قربون اون شکلت برم،این آیه گنده ها رو بذار واسه وقتی که میخوای جزئهای روزانه قرآنتو بخونی!!!تو اوقات بیکاریت وردار آیه های کوچیک رو بخون!!!ای بابا آیه کوچیکم من باید بگم!!!چشم میگم...دیگه همه بسم الله الرحمن الرحیم رو که بلدیم!!!خب اینم آیه قرآنه دیگه تازه یکی از بهترین و افضل آیات هم هست...خب تو مواقع بیکاری بسم الله الرحمن الرحیم بگیم تو ماه رمضون ...فک کن!!!نه جون من فک کن اگه این آیه رو بگیم روزی چن تا قرآن ختم میکنیم..!حالا دیدی چرا گفتم المومن کیض!!!

    خب سرتونو درد آوردم...ااااااا ساعتو نشون نده دیگه!!نمی دونم چرا من هر وقت میرم بالا منبر همه ساعتاشونو نیگا میکنن البته آخرای جلسه ها!!!چن تا دلیل میتونه داشته باشه:

    1- من زیاد حرف میزنم ...که البته عمرا!!!

    2- حرفام بیخوده...که البته عمرا تر!!!

    3-آخرای وقت که وقت من داره توموم میشه یا از وقت میگذره خود به خود همه یاد ساعتاشون میفتن و دوست دارن نیگاش کنن!!! که البته این در راستای حس زیبایی دوستی مستمعین قابل قبول هست !!!

    راستی اون ذکری بود که گفتم اگه بگین همیشه نورانی هستین آخه لبهاتون به هم نمیخوره!!!اون ذکر مقدس لااله الا الله هست!!!دیدم خیلی بچه های خوبی هستین گفتم اینم بگم تا ازم ناراحن نشید...

    بچه ها میدونم که گفتن ذکر خدا و یا قرآن خوندن بیشتر تاز اینکه برای دریافت ثوابش باشه واسه نزدیکی به خداست اما من باب همون قضیه المومن کیض اینا رو اشاره کردم وگرنه ایشالله همموناز ذکر گفتن و قرآن خوندن اولاز همه دنبال رضایت و نزدیکی خداوند هستیم و خدا هم انقدر ناز هست که بهمون پاداش بده...

    منو دعا کنیدا...قال الاحسان:ان الله لا یحب النامردا

    یا علی مدد



  • کلمات کلیدی :
  • گل یاس ()

    ناگفته هایی : سید خدا:: 84/7/6:: 11:50 صبح

    سلام...باید زودتر از اینا واسه گرامیداشت هفته دفاع مقدس دست به کار میشدم و مطلب مینوشتم...اما راستیتش مطلب قشنگ و حدید پیدا نکردم و هم البته زیادم این روزا حال و حوصله ندارم...امون از نامردی...بگذریم...نمی خوام سفره دلمو وا کنم چون اگه وا شه جمع کردنش کار حضرت فیله!!!بیخیال

    امروز که روزنامه یالثارات رو گرفتم یه مطلب توجه منو به خودش جلب کرد...یه مطلب راجع به کسایی که آرامش الانمونو از اونا داریم و آرامش از دست رفته اونا هم بخاطر من و توست...کسایی که شاید من و تو هم درآینده نه چندان دور بشیم مثل اونا...البته توفیق می خواد که خدا صاحب کرمه.بازم دارم به اون تصادف لعنتی فکر میکنم که شاید...بی خیال ...بریم سر اصل موضوع:

    موجی

    uuu

    وقتی برای اولین بار می خواستم برم جبهه فقط 16 سال سن داشتم .تا قبل از آن هم کار می کردم و هم درس می خواندم.یعنی پدرم اینطور می خواست.توی دو،سه تاملیات مهم بودم .اوایل بیشتر کار های تدارکاتی را انجام می دادم و بعد کم کم یک آر.پی.جی زن شدم،تا بالاخره توی والفجر 8 به این روز افتادم.

    منظورت چیه که می گی به این روز افتادم؟

    خب معلومه دیگه...منظورم اینه که موجی شدم...

    uuu

    "موجی ها" موجی از جوانان رشید این دیار هستند که در دریای سرخ و طوفانی جنگ تحمیلی،اسیر امواج بلندی شدند که صورت های دهشتناک سلاح های سنگین و بمب های ویرانگر به ارمغان می آورند.اما نه... این،شناسنامه کامل یا تعریف جامعی از "موجی ها" نیست.

     

    uuu

    همسر یک موجی: یک روز غروب بود که دیدم پسرم گریه کنین از توی کوچه آمد به خانه. با نگرانی به طرفش پریدم و پرسیدم چه اتفاقی افتاده.او در حالی که به شدت گریه می کرد جواب داد:داشتم با دوستم حرف میزدم،سعید زد تو سینه ام و گفت: تو دیگه چی می گی؟ تو که مثل بابات دیوونه ای!!

    اگر چه آن روز شنیدن این حرف برای هر دوی ما خیلی سخت بود،اما حالا دیگر به شنیدن حرف های بدتر از این هم عادت کرده ایم.نه پسرم گریه می کند و نه من ابراز نگرانی می کنم.

    uuu

    وقتی که ذائقه ها عوض میشود،وقتی که ضد ارزش ها جایگزین ارزش ها میشود، وقتی که الگوهای نسل جوان بازیکنان فوتبال می شود،وقتی که در و دیوار خانه و کوچه و شهر را تمثال های مبارک! چند هنر پیشه پر کند ،وقتی که بر سر هویت ملی مان تابلو های رنگارنگ تبلیغات محصولات خارجی سایه افکنده باشد و وقتی..."موجی" نه بی ارزش که یک فحش می شود،تهمت می شود،تحقیر می شود، تخریب می شود!

    uuu

    با گوشه چادر اشک هایش را پاک می کند و می کوشد تا از شکستن مهری که بر مکنونات قلبی خویش زده است ،جلوگیری کند.

    چراصاحبخانه خواسته است که منزلش را تخلیه کنید؟

    می گوید رضا هم آرامش خانه را به هم می زند و هم آبرو و حیثیت ما را در میان مردم محله می برد!!

    مگر همسر شما مرتکب چه رفتاری می شود؟

    به خدا هیچی...فقط گاهی اوقات که کنترل اعصابش را از دست می دهد کتکم می زند.

    شما هم مقاومت می کنید؟

    اصلا.

    چرا؟

    چون با این کاراو آرامش خود را مجددا به دست می آورد.

    و بعد؟

    آرام که می شود چون ابر بهار اشک می ریزد.

    شما از این وضعیت خسته نشده اید؟

    نه برای چه باید خسته شوم؟مگر او قلبا مایل به چنین کاری است؟او قربانی دفاع از من و شما شده است.من نه تنها از زندگی با رضا پشیمان و خسته نشده ام،بلکه افتخار هم می کنم.رضا برای من حکم شهید را دارد چرا باید به او بی احترامی شود؟چرا کسی آنها را درک نمی کند؟

    حالا چرا به دادگستری آمده اید؟

    می خواهم از صاحبخانه شکایت کنم.

    مگر به غیر از درخواست تخلیه خانه ...؟

    بله...علی رغم اینکه دیده اند رضا در حالت عادی مثل یک فرشته پاک و معصوم است،باز برخورد نا شایستی با او می کنند و من نمی توانم این وضع را تحمل کنم.آخر مگر گناه رضا چیست؟که حالا باید در حق او اینقدر ظلم شود،اینقدر اهانت و تحقیر شود؟

    uuu

    او که اشک می ریزد من هم می گریزم؛نه از او که از خود؛از امروزی که در آن هستیم تا شاید بار دیگر خود را به دروازه های طلایی دیروزی برسانیم که امثال رضا قهرمانان و نور چشمانمان بودند...

    والسلام



  • کلمات کلیدی :
  • گل یاس ()


    لیست کل یادداشت های این وبلاگ

    809535:کل بازدید
    11:بازدید امروز
    14:بازدید دیروز
    پیوندهای روزانه
    درباره خودم
    به سپیدی یاس ، به سرخی خون
    لوگوی خودم
    به سپیدی یاس ، به سرخی خون
    لوگوی دوستان








    لینک دوستان

    .: شهر عشق :.
    مسافر
    احسان آقای گل گلاب
    من و دلتنگ
    حریم یاس
    پیدای پنهان
    الفاتح
    کویر
    عشق است خداوند
    بشنوازدل

    دسته بندی یادداشت ها
    جنایت . دلتنگی . شهید . غزه . قتل عام . مرگ بر اسرائیل . ولایت فقیه،امام صادق (ع) .
    بایگانی
    یا زهرا ...
    امروز 1 تیر است...
    پس دلزده و خسته نباشید ای قوم...در قافبه احمدی نادی مانده است..
    ولادت عمه سادات گرامی باد
    ایرانی همیشه پیروز
    روح خدا به خدا پیوست...
    تسلیت
    انتخابات
    شهید مطهری
    پسری با نام حسین که مایکل صداش میکنن!!!
    دریا
    راننده تاکسی!!!
    سال 84 سال ظهور آقامون باشیا
    نوروز در روایات اسلامی
    یادی از ملکوت ( برای شهید محمود یوسفی )
    چند عکس و چند سوال..
    خطابه های امام سجاد و خانم زینب
    امام حسین (علیه السلام) در نگاه اندیشمندان
    یا عباس یا سیدی
    زندگینامه حسین بن علی (شهید کربلا)
    یه داستان..
    علل پیروزى انقلاب اسلامى و سقوط رژیم پهلوى
    غدیر خم
    عیدتون مبارک...
    میلاد اشک مبارک...
    ولادت مادرمون زهرا(س) مبارک باد
    السلام علیک یا فاطمه الزهرا
    پاییز 1387
    تابستان 1387
    بهار 1387
    پاییز 1384
    تابستان 1384
    بهار 1384
    زمستان 1383
    تیر 88
    خرداد 88
    فروردین 88
    اسفند 87
    بهمن 87
    دی 87
    آذر 87
    مهر 87
    آذر 88
    مرداد 88
    بهمن 88
    اسفند 88
    آذر 95
    مهر 92
    فروردین 97
    اردیبهشت 97
    دی 97
    آذر 97
    مهر 98
    بهمن 98
    فروردین 0
    آذر 99
    اردیبهشت 0
    خرداد 0
    تیر 0
    مرداد 0
    اشتراک