به سپیدی یاس ، به سرخی خون | |||
![]() |
سلام...فردا سالروز شهادت استاد مطهری هستش...روز معلم رو هم به همه معلمای زحمتکش ایرانمون تبریک میگم...راستی چقدر استاد مطهریو میشناسیم؟...
یادش گرامی
یا علی مدد
سلام...اصلا حوصله آپ ندارم...موفق باشین....یا علی مدد
سلام...می خواستم یه چیز راجع به هاج همت بنوس اما تو یه سایت یه مطلب دبدم که نظرمو جلب کرد و طبق معمول دلم نیومد تنها بخونمش...این شما و این هم...
پسری با نام حسین که مایکل صداش میکنن!!!
گفتم: که هستی و از کدام نسلی؟
گفت: جوانی از نسل آزاد!
گفتم: اسمت چیست؟
گفت: تو شناسنامه حسین, اما مایکل صدام می کنند.
گفتم: چرا مایکل؟
گفت: دوست دارم, جدیده, امروزیه
گفتم: نام حسین را کی برات انتخاب کرده
گفت: مادر بزرگم, خیلی پیره.
گفتم: نام حسین تو را به یاد چه چیزی می اندازد؟
گفت: گریه و زاری و دو روز تعطیلی!
گفتم: حقیقت حسین همین است؟پس چرا سیاه پوشیدی!
گفت: دوستانم همه سیاه پوشیدن!
گفتم: چطور عزاداری می کنید؟
گفت: من ارگ می زنم!
گفتم: از اسلام چی می دونی؟
گفت: چیزایی مثل مسجد و روضه و گریه
گفتم: نشانه اسلامت چیست؟
گفت: تو شناسنامه ام با خط زیبایی نوشتن.
گفتم: مذهب چی؟
گفت: یعنی چی, مسلمونم دیگه!
گفتم: از فرهنگ چی می دونی؟
گفت: منظورت آثار باستانیه!
گفتم: و خیلی چیزای دیگه!
گفت: فرهنگ ما خیلی قدیمیه. ما چیزای جدیدی می خواهیم.
گفتم: چه چیزهای جدیده؟
گفت: رمانهای عشقی, جاز و رپ ....
گفتم: جلال آل احمد کیست؟
گفت: نمی دانم شاید یکی از میادین میوه فروشی در تهران.
گفتم: از فرهنگ غرب چی می دونی؟
گفت: خیلی چیزها, آزادی روابط دختر و پسر و مد, لباس و مو
گفتم: دیگه چی؟
گفت: فیلمهای جذاب, شوهای خارجی و محبت به حیوانات
گفتم: علم و تکنولوژی چی؟
گفت: با پول میشه تکنولوژی را خرید اما عشق رو نه!
گفتم: از قیل از انقلاب چی می دونی؟
گفت: می گن مردم تو رفاه کامل بودن!
گفتم: چه کسانی اینها رو می گن.
گفت: بابام, مامانم, دایی هام, همه...!
گفتم: دیگه چی می گن؟
گفت: می گن مردم خیلی آزاد بودن!
گفتم: دیگه چی می گن؟
گفت: از جنسهای آمریکایی, از خود آمریکایی ها و محبتهایشان!
گفتم: از کاپیتولاسیون, حق توحشها, مستشارهای نظامی چی؟
گفت: برای خدمت کردن به ما اومده بودن!
گفتم: از فسادها , مشروب فروشیها ... چی؟
گفت: فساد یعنی چی, مردم آزاد بودن!!
گفتم: از شکنجه ها, اعدامها, تبعیدها چی؟
گفت: خیلی هاش دروغه, اگر هم بوده برای کسب قدرت بوده.
گفتم: از انقلاب چی می دونی؟
گفت: منظورت میدون انقلابه, نوار و عکس جدید, از اونجا می گیرم.
گفتم: از جنگ, شهدا چی؟
گفت: شلوغی, ویرانی, کشتار
گفتم: از رزمندگان چی می دونی؟
گفت: می گن جزوات کنکورش عالیه!
گفتم: حرفت تو زندگی چیه؟
گفت: این دو روز دنیا را باید عشق کنیم, باید خوش بگذره.
گفتم: چه وقت به آدم خوش می گذره؟
گفت: وقتی آدم آزاد باشه!
گفتم: آزادی یعنی چی؟
گفت: یعنی اینکه من هر کاری که عشقم کشید انجام بدم!
گفتم: هر کاری حتی قتل و تجاوز؟
گفت: البته کمتر پیش میاد ولی ممکنه!!
گفتم: چرا گفتی دو روز دنیا؟
گفت: خب هر چی هست تو همین دو روزه دیگه.
گفتم: پس آخرت چی؟
گفت: کی اومده از اونجا!
گفتم: نظرت در مورد ازدواج چیه؟ گفت: نیازی نیست خودم رو زندانی می کنم همه چیز فراهمه!!
گفتم: چرا زندانی؟
گفت: خوب آدم محدود میشه, ولی بعد از چهل سالگی بد نیست!
گفتم: در مورد خانواده, پدر, مادر چی میگی؟
گفت: فقط تا هیجده سالگی!
گفتم: بعد از اون چی؟
گفت: رهایی.
گفتم: از هنر بگو.
گفت: فقط سینما آن هم نوع هالیودیش!
گفتم: از ورزش بگو!
گفت: فقط فوتبال اون هم بایرن مونیخ
گفتم: دیگه چی؟
گفت: از تیپ باتیستوتا خوشم می یاد.
گفتم: بزرگترین آرزوت توی دنیا چیه؟
گفت هجرت!
گفتم: از کجا به کجا؟
گفت: از اینجا به اروپا یا آمریکا!
گفتم: هدفت؟
گفت: عشق و حال
گفتم: تا کی؟
گفت: تا ابد.
حتما نظراتونو بگین بهم...یا علی مدد
الهم عجل لمولانا الفرج
سلام...چن وقت بود ننوشته بودم دلم گرفت!!!میگم بالاخره کم کم منم دارم میشم احسان خالی!!!دعا کنید زود خوب شه...دعا کنید خدا صبر منم بیشتر کنه...هیچی واسه گفتن ندارم جز این شعر...فک کنم همه چی توشه...
یک شب که دل از دوری دریا به فغان آمده بود
دل به دریا زدم
رفتم از کوچه عشق، تا کنار ساحل
دیدم آنجا همه را مست و خراب
هر کسی در پی چیزی می گشت
یک نفر در پی چند قطره آب
یک نفر در پی یک جام شراب
یک نفر در پی خود غرق کتاب
یک نفر در پی یک فلسفه از جنس سراب
یکی همراه صدای امواج به خروش آمده بود
همه را محو خودش ساخته بود
گوشه ای دیگر نیز دیگری را دیدم
که در آن همهمه دنبال رفیقش می گشت
آن طرفتر یکی در خواب بود
او به دنبال چه می گشت نمیدانم من
از دلم پرسیدم:
تو در اینجا به دنبال چه هستی؟ ای دل!
ناگهان کودکی با ناله خویش
شیشه پنجره کلبه دل را بشکست
مرغ دل راهی یافت
واز آن کلبه تاریک و سیاه
برهانید مرا
من هم آماده پرواز شدم
رفتم از گوشه ساحل، به میان دریا
تا به هنگام سحر، غرق آواز شدم
ولی افسوس که آن شب مثل شبهای دگر
تا سحر منتظرش ماندم و از او خبری باز نیامد.
سلام...سال جدید ایشالله که سال خوبی واسه همه باشه و البته آرزوهای پست قبلی
...!یه متن خوندم چن روز پیش خیلی واسم جالب بود
...گفتم حیفه نخونید
...راستی به حرفای این راننده تاکسی یه کم فک کنیم بدک نیستا
...!
اینم درد دلای این راننده تاکسی!!!
راننده تاکسی می گه : به اوس کریم قسم تا الان که خدمتتونم آزارم حتی به یه مورچه نرسیده ، از صب علی طلوع تا شب که سگا می خونن و می رقصن تو این خیابونا پرسه می زنم واسه ی یک لقمه نون ِ حلال ، خیلی آدم دیدم ، خیلی چیزا دستم اومده و همه چی حالیمه ، خیلی از این آدما نفس می کشن ولی بعضیا تو نفساشون یه آه سردی پنهونه یه آهی که اگه بشنفی تنت یخ می زنه ، دستت می لرزه ، دلت می شکنه ، نفس ، به دل وصله ، اگه ریب بزنه یعنی تو دل یه خبرایی یه ، اصلاً هر چی هست زیر سر این دله همه حکایتا از دله که شروع می شه ، فرق آدما هم به همین دله ، یکی یه غم تو دلش جا نمی شه ، یکی همه غمای عالم تو دلش گم می شه ، خوبه که از دلمون بگیم اما از دلمون هم بشنفیم بد نیست ولی شاید خوبتر این باشه که بدونیم همه دل دارن و خوبه که بدونیم همه دلا به همه اگه امروزی خاری به پای من بره فردا یکی یه جایی دردش می گیره دلای آدما مثه دونه های تسبیح به هم وصله اگه یکی بشنکه ، اون یکی ترک می خوره ، تا یه روزی اونم بشکنه ، اگه می خوای شادی تو دلت چهچهه بزنه باهاس بخوای تو دل رفیق و آدم های دیگه هم بخونه و گرنه دل می شکنه !می دونی قیمت یه دل شکسته چنده ؟ ملتفتی چی می گم؟
خدایی ملتفت شدین داداشمون چی گفت...حرفاشو جدی بگیرین...
یا علی مدد