به سپیدی یاس ، به سرخی خون | |||
![]() |
سلام...سلام گرم تو اولین روز گرم تابستون...
امروز بیست و سومین روزیه که پا به این کره خاکی گذاشتم...یعنی روز تولدم...
در مقابل یه جور دیگم میشه بهش نگاه کرد...یعنی امروز بیست و سه سال به مرگم نزدیکتر شدم...
تبریک و تسلیت به خودم!!!
خیلی دغدغه دارم این روزا...واسم دعا کنید...یا علی
خیلی دلم گرفته...
امروز داشتم صحبتهای آیت الله مجتهدی که خدا رحمتش کنه رو از تلوزیون گوش می دادم...خیلی خاظره دارم ازش...مخصوصا از اون نگاهاش که مو به تن آدم سیخ می کرد...
یه شعر قشنگ خوند که دلم نیومد نذارم اینجا که ببینین...
سمت وجوع و سحر وعزت و ذکر به دوام ..... نا تمـامان جهان را کند این پنج تمام
نمی دونم چرا این روز جمعه ای یادش افتادم...
یا علی
خداحافظ امام خوبان...
بیعت دوباره با آقا سید علی...