به سپیدی یاس ، به سرخی خون | |||
سلام دوستای خوبم...ایشالله که حالتون خوبه خوب باشه...میگما از وقتی اومدم اینجا انگار تو بهشت وارد شدم بس که تو پارسی بلاگ حال میده...البته بیننده ها کمتره ها اما امنکاناتش خیلی بیشتره...میگم میتونین تو قسمت نظرات عکس هم بذارین...اگه عکس قشنگی داشتین خوشحال میشم بفرستین...خوب یه متن دیدم که حیفم اومد شما نبینید...مخصوصا خانوما .امیدوارم خوشتون بیاد....
پسرکی از مادرش پرسید : مادر چرا گریه می کنی؟مادر فرزندش را در آغوش گرفت و گفت : نمی دانم عزیزم ، نمی دانم
!!!پسرک نزد پدرش رفت و گفت : بابا ، چرا مامان همیشه گریه می کند؟ او چه می خواهد؟
پدرش تنها دلیلی که به ذهنش می رسید ، این بود : همه ی زنها گریه می کنند ، بی هیچ دلیلی
!!!پسرک متعجب شد ولی هنوز از اینکه زنها خیلی راحت به گریه می افتند، متعجب بود
.یکبار در خواب دید که دارد با خدا صحبت می کند ، از خدا پرسید: خدایا چرا زنها این همه گریه می کنند؟
خدا جواب داد : من زن را به شکل ویژه ای آفریده ام . به شانه های او قدرتی داده ام تا بتواند سنگینی زمین را تحمل کند ،
به بدنش قدرتی داده ام تا بتواند درد زایمان را تحمل کند ، به دستانش قدرتی داده ام که
حتی اگر تمام کسانش دست از کار بکشند ، او به کار ادامه دهد
.به او احساسی داده ام تا با تمام وجود به فرزندانش عشق بورزد ، حتی اگر او را هزاران بار اذیت کنند،
به او قلبی داده ام تا همسرش را دوست بدارد ، از خطاهای او بگذرد و همواره در کنار او باشد و به او اشکی داده ام
تا هرهنگام که خواست ، فرو بریزد . این اشک را منحصرا برای او خلق کرده ام تا هرگاه نیاز داشت ،
بتواند از آن استفاده کند
.زیبایی یک زن در لباسش ، مو ها ، یا اندامش نیست . زیبایی زن را باید در چشمانش جست و جو کرد ،
زیرا تنها راه ورود به قلبش آْنجاست
منتظرم مثل همیشه